کتاب راهنمای ارزیابی زمانبندی
GAO (سازمان مسئول بازرسی تو دولت فدرال آمریکا) به تازگی کتاب راهنمایی در مورد ارزیابی برنامههای زمانبندی منتشر کرده که به نظرم مطالعهش میتونه براتون مفید باشه.
GAO (سازمان مسئول بازرسی تو دولت فدرال آمریکا) به تازگی کتاب راهنمایی در مورد ارزیابی برنامههای زمانبندی منتشر کرده که به نظرم مطالعهش میتونه براتون مفید باشه.
یه دوره ایمیلی جدید منتشر کردیم در مورد مدیریت ریسک پروژه، که مثل دوره مفهوم چابکی مبتنی بر ایمیله. هر روز یه درس کوتاه و ساده براتون ایمیل میشه و بعد از ۶ هفته آشنایی کافی با مدیریت ریسک پیدا میکنین.
این دوره اولین محصولیه که در همکاری مشترک جامعه مهندسان مشاور ایران و شرکت ما، یعنی Management Plaza تهیه شده و قراره که در آینده نزدیک دورههای مقدماتی و جامع متعددی تو این طرح تدوین بشه.
یه دوره ایمیلی جدید منتشر کردیم در مورد مدیریت ریسک پروژه، که مثل دوره مفهوم چابکی مبتنی بر ایمیله. هر روز یه درس کوتاه و ساده براتون ایمیل میشه و بعد از ۶ هفته آشنایی کافی با مدیریت ریسک پیدا میکنین.
این دوره اولین محصولیه که در همکاری مشترک جامعه مهندسان مشاور ایران و شرکت ما، یعنی Management Plaza تهیه شده و قراره که در آینده نزدیک دورههای مقدماتی و جامع متعددی تو این طرح تدوین بشه.
یکی از بهترین انجمنهای آنلاین برای برنامهریزی و کنترل پروژه سایت Planning Planet هست. چند سال پیش طرحی با پشتیبانی این سایت راهاندازی شد که مجموعهای از استانداردها برای برنامهریزی پروژه تهیه کنه. تفاوت اصلی این استاندارد با نمونههای دیگهای که میشناسین، مثل پمباک و پرینس۲، اینه که بر خلاف بستر کلان مدیریت پروژه، روی برنامهریزی و کنترل پروژه متمرکزه؛ یعنی همون چیزهایی که اکثر شماها باهاش سر و کار دارین.
تیم مرکزی استاندارد لطف داشت و نظر من رو هم در خلال کار جویا شد و باعث خوشوقتیه که خیلی از پیشنهادهام، که عموما برای مطابقت بیشتر استاندارد با نیازهای روزمره متخصصان برنامهریزی بود، تو پیشنویس اعمال شده.
در هر حال، پیشنویس استاندارد الان در دسترسه و میتونین تو این آدرس به رایگان مطالعهش کنین. فکر میکنم برای دسترسی به مطالب باید اول عضو انجمن بشین، که اون هم رایگان و سادهس.
به نظرم مطالعه این راهنما براتون مفید خواهد بود.
چند روز پیش قرار بود جایی درباره بهبود سیستمهای مدیریت پروژه صحبت کنم که یه دفعهای مثالی به ذهنم رسید و براشون تعریف کردم. یادم نمیاد این داستان رو کجا شنیده بودم، یا حتی اینکه جک بوده یا یه داستان برای رسوندن مفهوم مشابه؛ ولی به هر حال اینطوریه:
یه بیمار روانی ادعا میکرده که حالش خوب شده و میتونه از بیمارستان مرخص بشه. پزشکها صحت این ادعا رو اینطوری آزمایش میکنن: بیمار رو میبرن تو یه اتاق که وانی پر از آب توش بوده. به بیمار یه چنگال، یه قاشق و یه سطل میدن و میگن آب وان رو خالی کن.
شما باشین چیکار میکنین؟
اون بیمار چنگال، قاشق و سطل رو میندازه کنار و میره درپوش دریچه وان رو برمیداره. تو چند ثانیه آب وان خالی میشه.
یه مشکل بزرگ تو تصمیمگیریهامون، چه مربوط به پروژه باشه و چه مربوط به زندگی شخصی، اینه که بیدلیل گزینههای خودمون رو محدود میکنیم. درسته که یه چنگال و یه قاشق و یه سطل آب بهمون دادن و میتونیم یکیشون رو که از همه بهتره انتخاب کنیم، ولی همیشه جا داره به این فکر کنیم که گزینههای دیگهای هم وجود داره یا نه.
خیلی از شرکتهایی که برای بهبود سیستمهاشون به من مراجعه میکنن از این گلایه میکنن که سیستم مدیریت پروژهشون کارآمد نیست و مشکلهای خیلی زیادی تو تخصیص نیرو و تکمیل به موقع پروژهها دارن. وقتی وضعیت رو از نزدیک میبینم، متوجه میشم که یه شرکت …
پروژه تدوین نسخه جدید PRINCE2 از حدودا سه هفته دیگه با جلسهای در لندن رسما شروع میشه. نسخه قبلی سال ۲۰۰۹ منتشر شده بود و به این ترتیب اگه حدودا یک سال برای پروژه در نظر بگیریم، ۷ سال بین دو نسخه فاصله میافته. مدت کم نیست و قطعا انتظارها به همون تناسب بالا میره.
برای تیم این پروژه از من هم دعوت شده، که خیلی باعث خوشوقتیه. البته متاسفانه با خیلی از مواردی که تو mandate (جرقه پروژه) ذکر شده مخالفم و امیدوارم بر خلاف پروژه تدوین PRINCE2 Agile بتونم نظرهام رو به تایید گروه برسونم.
در هر حال، اعضا علاوه بر نظر کارشناسی خودشون قراره گزیدهای از نظرهای دستاندرکاران محدوده جغرافیاییشون رو هم منعکس کنن. من قصد دارم علاوه بر دیدگاههای متخصصهای بلژیکی که قراره به اونجا ببرم، دیدگاههای ایرانیها رو هم ببرم. البته دومی قاعدتا تو برنامه نیست، ولی فکر میکنم جای مطرح کردنش وجود داشته باشه. در نتیجه اگه با پرینس۲ آشنایی کامل دارین و خصوصا اگه ازش تو پروژههاتون استفاده کردین و نظر خاصی دارین که میخواین منعکس بشه به من ایمیل بزنین.
وقتی لیستی از کارها داریم که پیشنیازی چندانی ندارن، انتخاب ترتیب مناسب خیلی مهمه. حالا اینکه ترتیب مناسب چیه بحث داره. مثلا یه پیشنهاد که تو کتاب پرفروش و عامهپسند «قورباغه را قورت بده» هست اینه که سختترین کار رو اول انجام بده که خیالت راحت بشه و بعد بری سراغ بقیه چیزها.
من با این توصیه موافق نیستم. حالا میخوام چراییش رو توضیح بدم.
دلیل اول اینه که ترتیب مناسب تو شرایط ایدهآل اینه که به ترتیب ارزش کارها رو انجام بدیم؛ هرچی کاری با ارزشتره زودتر انجام بشه. دلیلش هم اینه که خیلی از کارها رو وقت نمیکنیم به موقع انجام بدیم و قطعا تو این شرایط بهتره که کارهای کمارزشتر به آینده موکول بشن (قانون ۲۰/۸۰ هم که یادتون هست). توجه هم داشته باشین که فوریت و ضرورت کارها، در صورتی که واقعی باشن، تو «ارزش» کار منعکس میشن و اگه ارزش رو درست در نظر گرفته باشیم دیگه نیازی نیست که در کنارش عامل دیگهای هم بذاریم.
«ارزش» هر چیز میشه منافعی که ازش حاصل میشه، تقسیم بر هزینهای که انجامش داره. هزینه خیلی وقتها ممکنه صرفا تبدیل بشه به زمانی که برای کارها میذاریم. هرچقدر که کاری سادهتر باشه، عملا سریعتر (کمهزینهتر) انجام میشه و احتمالا ارزشش میره بالاتر. به عبارت دقیقتر، اگه دو کار داشته باشیم با منافع یکسان، اونی که سادهتره «ارزش» بالاتری داره. در نتیجه تو این حالت باید کار …