دوره آموزشی خیلی ساده و کوتاهی در مورد مفهوم چابکی در پروژه طراحی کردم و رایگان هم هست و اگه علاقهمند باشین همین الان میتونین توش ثبت نام کنین.
دوره بیست درس داره و بعد از اینکه ثبت نام کنین روزی یک درس براتون ایمیل میشه. کل محتوای آموزشی هم تو همون ایمیله. روزی چند دقیقه میتونین صرف خوندن ایمیلها کنین و بعد از سه هفته دوره تموم میشه.
متاسفانه دوره به خاطر مشکلهای فنی فعلا ارائه نمیشه.
این بحث خیلی تکراریه، ولی متاسفانه چون خیلی زیاد میبینم باز هم میخوام توضیحش بدم: اشتراک مطلب تو لینکدین فقط باید با مفهوم حرفهای باشه.
عکس سگ و گربه فقط زمانی پذیرفتنیه که دامپزشک حیوانات خانگی باشین و شبکهتون هم آدمهای مشابهی باشن. عکس از اماکن دیدنی وقتی پذیرفتنیه که شغلتون توریسم باشه. مطالب سیاسی وقتی پذیرفتنی هستن که سیاستمدار باشین. مطالب مذهبی وقتی پذیرفتنی هستن که «شغلتون» ترویج مذهب باشه (ملا و کشیش و …). پازل وقتی پذیرفتنیه که شغلتون طراحی پازل باشه.
اگه غیر از این رفتار کنین عملا دارین هویت حرفهای خودتون رو تو مهمترین و تاثیرگذارترین شبکه حرفهای جهان زیر سوال میبرین؛ چیزی که به این سادگی درست نمیشه.
اگه مطالب نامربوط تو لینکدین منتشر نمیکنین و از دیدن این نوع مطالب ناراحت میشین، میتونین خیلی راحت مثل من روی آیکن Hide که بالا و سمت چپ مطالب باز میشه کلیک کنین تا بعد از اون دیگه هیچ مطلبی از اون فرد نبینین.
برای هر پروژهای باید گسترهای طراحی کنیم، چه وقتی پروژه کلاسیک پیش بره و چه وقتی که چابک باشه. تو پروژههای کلاسیک معمولا (نه همیشه) کل گستره در ابتدا مشخص میشه، ولی تو پروژههای چابک معمولا گستره به تدریج و بر اساس بازخوردهای قبلی شکل میگیره. ولی به هر حال باید تعیین کنیم چه برای کل مدت پروژه یا برای بازهای در آینده نزدیک قراره چه چیزی تولید کنیم.
حالا اینکه گستره به چه ترتیبی میتونه تعیین بشه خودش بحث خیلی مهمیه. یه موقع شرکتی هستین که پروژهای رو از کارفرمایی گرفتین و یه قراردادی دارین که کلیات گستره توش مشخص شده؛ موضوع صحبتم شما نیستین. این مطلب در مورد زمانیه که:
بر اساس قرارداد قراره به کارفرمای خودتون کمک کنین که در مورد کلیات گستره تصمیم بگیره
خودتون کارفرما هستین و میخواین درباره کلیات گستره تصمیم بگیرین
اصلا بحث کارفرما و پیمانکار به شکل متمایز وجود نداره؛ پروژه داخلیه و خودتون هم نقش کارفرما دارین و هم پیمانکار اصلی.
مشکل
یه مشکل خیلی بزرگ برای اکثر شرکتها وجود داره، اون هم اینه که خیلی سریع یه راه حل در نظر میگیرن و تصمیم میگیرن اجراش کنن. مثلا میخواین سیستم مدیریتی پروژههاتون رو بهبود بدین و سریع میگین که یه PMO راه میندازیم. این روند به چند دلیل مشکل داره:
ممکنه اون محصول بهترین راه برای رسیدن به نتیجه نباشه
چند روز پیش ویندوز لپتاپم رو عوض کردم و طبق عادت میخواستم پسوردم رو هم عوض کنم و چیز جدیدی بذارم. وقتی داشتم فکر میکردم چی بذارم یه دفعه ایدهای به ذهنم رسید و چیزی شبیه شعار که اون مدت تو ذهنم میگذشت رو انتخاب کردم.
نکته جالب اینه که هر بار پسوردم رو باید وارد کنم (روزی چهار پنج بار)، تکرار اون شعار بهم انگیزه و انرژی میده. متاسفانه نمیتونم بگم دقیقا چیه، چون میخوام برای مدتی همین رو نگه دارم.
به هر حال گفتم این رو مطرح کنم، چون این کار هم باعث میشه امنیت پسورد بره بالا (چون شعارها به هر حال طولانی هستن) و هم میشه ازش استفاده جنبی کرد (انگیزه).
امنیت پسورد
خیلی از ما اطلاعاتی نداریم که لو رفتنش مشکل خاصی ایجاد کنه، ولی همیشه این رو هم در نظر داشته باشین که یه جنبه دیگه ماجرا اینه که تو فرآیندی ممکنه اطلاعاتتون رو از دست بدین، و این دیگه چیزیه که هیچکدوم نمیتونیم تحمل کنیم. به همین خاطر باید مراقت امنیت پسوردهامون باشیم (بکاپ گرفتن رو هم که هیچوقت نباید فراموش کرد).
در این مورد چنتا نکنه مهم و اولیه وجود داره:
هیچوقت از یه پسورد برای همه کار استفاده نکنین. ماجرا خیلی سادهس، میرین تو یه انجمن یا سایت نه چندان جالب عضو میشین و از همون پسورد همیشگی استفاده میکنین. چون سایت تعریفی نداره، خیلی راحت هک میشه (یا حتی صاحبان سایت ممکنه به پسوردها دسترسی داشته باشن). حالا یه …
الان مدتیه که امکان برگزاری آزمونهای PRINCE2 تو ایران وجود داره و به عنوان مثال شرکت ما این امکان رو از طریق بعضی موسسههای آموزشی ایرانی برای داوطلبان فراهم کرده (خودمون مستقیم این کار رو نمیکنیم). تا جایی که دیدم موسسههای آموزشی دیگهای هم تو ایران دارن این کار رو انجام میدن.
حالا به این خاطر ایمیلهایی دریافت میکنم که درباره موسسههای مرتبط با این آزمون از من سوال میکنن و میخوام تو این مطلب به این سوالها جواب بدم.
آیا برگزاری آزمون قانونیه؟
جواب دادن به این سوال یه کم سخته. راهی که ما بعد از مشورت با موسسههای مسئول آزمون (که در ادامه توضیح میدم) پیدا کردیم این بود که اگه آزمون از طرف ما تو ایران برگزار بشه که شرکتی بلژیکی هستیم، و شرکتی ایرانی در این بین وجود نداشته باشه، بی اشکاله. به همین خاطر هم وقتی با موسسههای همکارمون تو ایران کار رو پیش میبریم به شکل حقیقی برگزارش میکنیم، نه حقوقی.
در هر حال، برای داوطلبهای آزمون جای نگرانی نیست و اگه زمانی مشکلی پیش بیاد هم گریبانگیر ما میشه و گواهی اونها جای خودش باقی میمونه.
آیا موسسههای دیگهای که تو ایران آزمون برگزار میکنن هم قابل اطمینانن؟
من اطلاع دقیقی ندارم که آزمونها رو به چه ترتیبی برگزار میکنن، ولی به هر حال میتونه بدون اشکال باشه.
نسخههای پریماورا P6 مثل خیلی نرمافزارهای دیگه اینطوری مشخص میشه: مثلا 8.2 یعنی نسخه هشتم، انتشار دوم. بخش اعشاری تغییرهای جزئی و بخش صحیح تغییرهای کلی رو نشون میده. مثلا نسخه 8.1 خیلی با 7.9 فرق داره، ولی 8.9 با 8.1 اونقدر فرق نمیکنه.
آخرین نسخه پریماورا تا چند وقت پیش 8.4 بود و به تازگی، ناگهان، تبدیل شد به 15.1، که ممکنه خیلی سردرگمی ایجاد کنه.
اگه یادتون باشه اوراکل سالها پیش مجموعه نرمافزاری پریماورا رو خرید. این مجموعه نرمافزارهای مختلفی داره، مثل P6 (همون نرمافزار برنامهریزی پروژه که به طور خلاصه بهش میگیم پریماورا) و Contract Management (که قبلا اسمش Expedition بود). هرکدوم از این نرمافزارها نسخه خاص خودشون رو داشتن و به همین خاطر انتخاب نسخههایی که با هم سازگار باشن و یکپارچه بشن یه مقدار سردرگم کننده میشد. به همین خاطره که الان نسخه همشون شده 15.1 و از این به بعد کاربرها میدونن که اگه قراره از چند نرمافزار پریماورا استفاده کنن، همه باید نسخههای اصلیشون یکی باشه (۱۵، ۱۶، ۱۷، یا هر چیز دیگهای).
به این ترتیب پریماورا P6 نسخه 15.1 عملا تفاوت چندانی با 8.4 و بقیه نسخههای ۸ نداره.
یادآوری: اگه نیاز به دانلود پریماورا P6 دارین میتونین مستقیم به https://edelivery.oracle.com مراجعه کنین. نیازی هم به کرک کردنش هم نیست.
من ایمیلهای خیلی زیادی از کسایی که در حال مهاجرت هستن دریافت میکنم که از من میپرسن تو فرصت باقیمونده به چه ترتیبی آماده بشن بهتره و مثلا گواهیهای حرفهای بگیرن یا نه. چون این نوع ایمیلها دایما زیادتر میشن تصمیم گرفتم مجموعه مصاحبهای تهیه کنم با متخصصهای استخدام تو کانادا، استرالیا و آمریکا تا جوابهای دقیقتری به خوانندهها بدم.
تو خیلی از کشورها شرکتهایی وجود داره که کارشون پیدا کردن نیروهای متخصصه. وقتی شرکتی نیاز به نیرو داره (مثلا کارشناس برنامهریزی و کنترل پروژه) و میخواد این کار حرفهایتر و راحتتر پیش بره، به یکی از این موسسهها مراجعه میکنه. اون موسسه به نمایندگی از اون شرکت فرآیند رو تا مراحل آخرش پیش میبره و بعد انتخاب نهایی رو به اتفاق انجام میدن. کسایی که امروز باهاش مصاحبه میکنم یکی از متخصصهای استخدام تو موسسههای اینچنینیه.
مصاحبه امروز با استیون دیویدسن انجام شده که یه متخصص استخدام تو کاناداس. مصاحبه طبق برنامه من پیش نرفت و چون وضعیت اینترنت خوبی نداشت نتونستیم از اسکایپ استفاده کنیم و صحبتها ضبط بشه و به جاش مصاحبه رو تلفنی انجام دادیم و من یادداشت برداشتم. به همین خاطر همه جوابها خلاصه هستن و فقط مضمون کلی رو منتقل میکنن. کل مصاحبه هم دو ساعت زمان برد.
من: استیون، ممنون که برای این مصاحبه وقت گذاشتی. مخاطب ما ایرانیهایی هستن که برای مهاجرت …
و به خاطر طولانی بودن فرمول به نتیجه نرسیده بود. حالا با هم روند درک یه فرمول طولانی رو بررسی میکنیم.
فرمولهای اینچنینی تابعی هستن و به همین خاطر اولین قدم درک اجزای توابعه. کل این فرمول داخل یه تابع IF هست و توابع شرطی معمولا سه بخش دارن: اگه شرط برقرار بود فلان مقدار، وگرنه بهمان مقدار.
پس اولین کارمون اینه که بخشهای مختلف این تابع رو از هم جدا کنیم. اگه به کارهای اینچنینی عادت داشته باشین به سرعت و با نگاه میتونین از هم جداشون کنین و اگر هم نه، میتونین با مقایسه پرانتزهایی که باز و بسته میشن به نتیجه برسین. ولی به هر حال کار راحتتری هم میشه کرد. نرمافزار Notepad++ رو دانلود و نصب کنین. این نرمافزار خیلی ساده و سبکیه که زندگی بدون اون برای من سخت میشه!
بهروزرسانی: مدتهاس که به جای ویندوز از لینوکس استفاده میکنم و در نتیجه دیگه از Notepad++ هم استفاده نمیکنم. اگه کنجکاو باشین، ویرایشگرهای فعلی من Atom و Gedit هستن.
خیلی از ما با دادههایی سر و کار داریم که افراد دیگه برامون فرستادن و خیلی وقتا لازمه بدونیم که دادهها واقعی هستن یا ساختگی. نکته خیلی جالب اینه که چنتا تست خیلی ساده برای این کار وجود داره.
بسامد عدد ۷ در یکان
اگه از آدمای مختلف بخواین که عددی اتفاقی بین ۱ و ۹ انتخاب کنن، خیلی بیشتر از ۱۰ درصدشون عدد ۷ رو انتخاب میکنن. عدد ۷ به نظر همه آدمها اتفاقیترین عدد میاد و به همین خاطر وقتی هم که دارن دادههای ساختگی سر هم میکنن ازش زیاد استفاده میکنن.
برای چک کردن این ماجرا باید به یکان اعداد توجه کنین. اگه مثلا بیست درصدشون ۷ بود، نشون میده که دادهها ساختگی هستن. خیلی راحت!
محاسبه کردنش هم راحته. با تابع MOD اکسل میتونین باقیمانده تقسیم اعداد بر ۱۰ رو به دست بیارین، که میشه یکانشون. با تابع COUNTIF هم میتونین بسامد یکانهای مختلف رو بشمرین.
بسامد یکانها تو این مجموعه عدد اتفاقی یکسانه و در نتیجه فعلا دلیلی نداریم که فکر کنیم ساختگی هستن. ولی تو قسمت بعد میبینیم که ماجرا به این سادگی هم نیست!
قانون بنفرد
اعدادی که تو مثال قبل بود با تابع رندم اکسل ساخته شده بود و کاملا اتفاقی بودن. با این حال اعدادی که از واقعیتهای خارجی استخراج میشن به این شکل رندم نیستن!
این ماجرا خیلی عجیب و خلاف شهوده، ولی واقعیت داره. یکان اعدادی که از واقعیتهای خارجی استخراج میشن توزیع یکسانی ندارن. …
برای مدیریت ریسک پروژه نیاز به چهار نوع منبع دارین:
منبعی که شیوه یکپارچهسازی اون رو با بقیه کارهای مدیریت پروژه مشخص کنه، که بهترین منبع برای این ماجرا PMBOK هست.
منبعی که شیوه اجرای اون رو در بستر کلی پروژه مشخص کنه، که بهترین منبعش PRINCE2 هست.
منبعی که چهارچوب خود مدیریت ریسک رو به خوبی مشخص کنه، که بهترین منبعی که من میشناسم استاندارد M_o_R از AXELOS هست (هم خانواده پرینس۲).
منبعی که تکنیکها و روشها رو توضیح بده و مورد قبلی رو تکمیل کنه. برای این مورد متاسفانه فعلا پیشنهاد خاصی ندارم. البته خیلی اوقات نیازی نیست که سیستم مدیریت ریسک خیلی پیچیده بشه و حدی از تکنیکها که مورد سوم توضیح داده میشه براتون کافی خواهد بود.
آیا اینها با هم سازگارن؟
بله، کاملا. هرکدوم از اونها مدیریت ریسک رو از یه زاویهای میبینن و همگی باید تا درجهای اختصاصیسازی بشن که تو این ماجرا کاملا سازگار هم خواهند شد.
یعنی PMBOK برای مدیریت ریسک کافی نیست؟
پمباک برای هیچ چیزی تو مدیریت پروژه کافی نیست و هدفش اینه که شیوه یکپارچگی فرآیندهای مدیریت پروژه رو توضیح بده. در مورد همه جنبهها باید از منابع دیگه هم کمک بگیرین. لطفا توجه داشته باشین که این مسئله به معنی نقص پمباک نیست؛ هدف و گستره پمباک اینه.
این استاندارد M_o_R رو از کجا میشه تهیه کرد؟
متاسفانه نمیدونم. شاید بتونین از تو اینترنت پیداش …
خیلی از ما با پرسشنامه سر و کار داریم. احتمال داره اولین چیزی که به نظرتون برسه گردآوری اطلاعات برای پایاننامه باشه، ولی ماجرا به اون محدود نمیشه. مثلا ما برای استقرار سیستمهای مدیریت پروژه با افراد کلیدی و تعداد محدودی از سایر افراد مصاحبه میکنیم و برای بقیه فقط پرسشنامه میفرستیم.
من فقط میخوام یه ماجرای بسیار مهم که تقریبا هیچ کس رعایت نمیکنه رو توضیح بدم: قالببندی پرسشنامه الکترونیکی.
یه نکته خیلی مهم در مورد پرسشنامه اینه که مخاطبتون رو نباید خسته کنین. باید کوتاه باشه و جواب دادن تا جای ممکن راحت. خیلی از کسایی که پرسشنامهتون رو پر میکنن از نسخههای الکترونیکی استفاده میکنن و در این صورت اگه میخواین طرف مقابلتون رو خسته و کلافه کنین تا بدترین نتیجه ممکن رو بگیرین، حتما یه فایل PDF که قابل ویرایش نیست براش بفرستین!
بهترین راه ارائه پرسشنامه الکترونیکی
بهترین راه اینه که پرسشنامه با گوگل فرمز یا نرمافزاری مشابه اون تنظیم شده باشه. لینک رو برای مخاطب میفرستین و اون هم خیلی راحت با چنتا کلیک جواب میده. جوابها هم خیلی خوب و تر و تمیز میرن تو یه فایل مشابه فایلهای اکسل میشینن، آماده اینکه برین سراغشون.
راه حل بعدی
اگه به هر دلیلی نمیخواین از راه حل قبل استفاده کنین، حتما از «فیلد»های ورد استفاده کنین. باهاش میتونین مشخص کنین که چه جاهایی قراره مقداری وارد بشه …
میدونم که تا حالا خیلی در این مورد نوشتم، ولی واقعا به نظر من روزمرگی یکی از وحشتناکترین اتفاقهاییه که برای کسی میتونه بیفته و کسای زیادی رو میبینم که کارشون برنامهریزی و کنترل پروژهش و این کار براشون چیزی بیشتر از روزمرگی نیست.
شاید این ماجرا برای بعضیها مطلوب باشه که در این صورت دیگه به من ربطی نداره. با این حال خیلیها هم هستن که گرفتار روزمرگی میشن، در حالی که خودشون دوست ندارن و دلشون میخواد تغییرش بدن؛ مخاطب من اونها هستن. البته کسی که تو گروه اول باشه (علاقهمند به روزمرگی) اصولا خواننده سایت هم نیست.
یکی از بزرگترین قدمها برای مبارزه با روزمرگی اینه که تو کارتون تحویلشدنیهای مشخص داشته باشین. این ماجرا برای پروژهها هم مهمه: اینکه چطوری بتونیم یه محصول بزرگ رو به اجزای معنیدار کوچیک بشکنیم و به تدریج تکمیلشون کنیم. وقتی اجزا کوچک و در عین حال معنیدار باشن، تکمیل شدنشون پیشرفت واقعیمون رو نشون میده. این ماجرا برای پروژههای چابک خیلی مهمتر هم هست، چون با تحویلشدنیهای معنیدار بازخورد دریافت میکنیم و این بازخورده که ادامه کار رو مشخص میکنه.
تو زندگی حرفهایمون هم مسئله همینطوره. اگه تحویلشدنیهای مشخصی نداشته باشین، امکان و احتمال روزمرگی خیلی زیاد میشه. اگه بتونین تحویلشدنیهای مناسب برای خودتون بسازین، به احتمال زیاد میتونین از اون وضعیت نجات …
به لطف این واقعیت که ایرانیها روز به روز بیشتر دارن به کشورهای مختلف مهاجرت میکنن، این هم داره به یه سوال رایج تبدیل میشه که من فلان کشور زندگی میکنم، کدوم گواهی رو بگیرم برای آینده شغلیم بهتره.
الان میخوام به جای جواب معمولی، یه مقدار «ماهیگیری» رو تو این ماجرا توضیح بدم.
قدم اول: پیدا کردن اون چیزایی که مهمه
اولین قدم اینه که این دو کار رو بکنین:
تو سایتهای مختلف آگهیهای استخدام مرتبط با شغلتون که برای اون کشور هست رو پیدا کنین و ببینین چه قابلیتها و مهارتها و گواهیهایی انتظار دارن.
برین تو لینکدین آدمهایی که تو اون کشور تو حوزه کاری شما فعال هستن رو پیدا کنین و ببینین که چه قابلیتها و مهارتها و گواهیهایی دارن.
یه لیست از این موارد بسازین.
قدم دوم: اولویتبندی لیست
حالا بر اساس بسامد اون موارد تو آگهیها و پروفایلها و همینطور سادگی یا مشکل بودن به دست آوردن اون مهارت یا گواهی، ردهبندیشون کنین. برای اینکه مثلا بدونین گرفتن هر گواهی چقدر مشکله هم قاعدتا باید تو اینترنت جستجو کنین. چون فرض بر اینه که ایران زندگی نمیکنین خوشبختانه کار کردن بدون مشقت با اینترنت امکانپذیر خواهد بود.
وقتی لیست رو اولویتبندی میکنین رتبهها رو از ۳ شروع کنین. رتبه ۱ همیشه تسلط به زبان و رتبه ۲ آشنایی با فرهنگ کشور مقصده.