دقیقا همزمان با شروع نمایشگاه کتاب آموزش پریماورا 5 هم از چاپخونه بیرون اومد. این کتاب 280 صفحه هست و کانون نشر علوم اون رو چاپ کرده.
این کتاب برای سطح مقدماتی و متوسط مناسبه و پیش نیازی نداره، به جز آشنایی با اصول برنامه ریزی و کنترل پروژه.
تمام مباحث پریماورا، به عبارت بهتر مباحث پیشرفته اون، توضیح داده نشده. ولی سعی کردم تمام مسایلی که برای نوشتن برنامه های نه چندان حرفه ای و کنترل کردن اون ها لازم هست رو توش بگنجونم.
یه نکته که در مورد این کتاب، کتاب قبلیم که در مورد پراجکت 2003 بود و کتاب بعدیم که در مورد پراجکت 2007 خواهد بود، و در مورد تمام کتاب های مشابه فارسی و انگلیسی هم صادقه، اینه که کتاب تنها کار با نرم افزار رو توضیح می ده، نه چگونگی برنامه ریزی و کنترل پروژه. می دونم که خیلی از مخاطب ها دنبال کتابی کاربردی هستن که اصول برنامه ریزی و کنترل پروژه رو توضیح بده؛ برای همین هم مدتیه که به فکر همچین کتابی هستم و منابعی هم براش پیدا کردم، که احتمالا بعد از چنتا کتابی که با ناشرها قرارداد دارم، میرم سراغ اون.
این کتاب، تنها کتابیه که در مورد پریماورا 5 به زبان فارسی وجود داره، و ترجمه کتابیه که تا این تاریخ و تا جایی که من خبر دارم، تنها کتاب انگلیسی در مورد پریماورا 5 هست. نویسنده کتاب انگلیسی، نویسنده معروفیه که کتاب های زیاد و معمولا جالبی در مورد پریماورا و پراجکت نوشته. …
یکی از قابلیتهای خوبی که به پراجکت 2007 اضافه شده، اینه که وقتی مقدار یکی از فیلدها تغییر داده بشه، تمام فیلدهایی که وابسته به اون باشن و مقدارشون تغییر کنه با رنگ پسزمینه متمایز میشن.
به این ترتیب میشه دونست که هر تغییری چه تاثیری روی برنامه داشته.
تمام نوارهای نمودار گانت گرد گوشه شدن. احتمالا به نظرشون اینطوری قشنگتره، ولی من مدل قبلی رو خیلی بیشتر دوست دارم.
مدتها بود كه میخواستم سايتی در مورد مسايل كاريم بزنم. وقتی كارهای اوليه رو انجام دادم، ديدم كه بهتره به جای ايجاد يه سايت خشك و ثابت، سايتی درست كنم كه يه قسمت وبلاگ هم داشته باشه و به اين ترتيب زنده بمونه.
تو اين وبلاگ در مورد مسايل مربوط به برنامه ريزی و كنترل پروژه مینويسم. با اين حال، بعضی موضوعهای حاشيهای كه كمابيش به مديريت پروژه ربط دارن هم مطرح خواهند شد.
برخی گمان میکنند که مدیریت کیفیت فقط به معنی آزمایش خروجیهای پروژه و مطمئن شدن از درستی آنهاست. آزمایشها بخشی از مدیریت کیفیت هستند، ولی فقط واپسین گام. هدف اصلی مدیریت کیفیت این است که کار را به گونهای انجام دهیم که احتمال نامناسب بودن خروجی تا حد معقولی کم شود. هدف اصلی پیشگیریست و نه درمان و جنبهای که به کاهش هزینهها کمک میکند نیز همان بخش پیشگیریست.
مدیریت کیفیت، مانند همه حوزههای دیگر در مدیریت، باید غیرانفعالی انجام شود تا کارآمد باشد. برخورد غیرانفعالی با کار یکی از اصلهای NUPP نیز هست که در ادامه این فصل بهکوتاهی بررسی خواهد شد.
تمدن بشری وابسته به انتقال آموختههاست. اگر قرار بود هر دانشمندی همه علوم را از آغاز به تنهایی کشف کند، هیچگاه نمیتوانست از حدی جلوتر برود. بهجای تکرار آنچه دیگران به دست آوردهاند، هر دانشمندی یافتههای پیشین را میآموزد و سپس گامی جلوتر میرود. همین مسئله باید در مدیریت پروژه هم وجود داشته باشد:
بهجای اینکه همه جنبههای مدیریت پروژه را شهودی و بر پایه تجربه شخصی پیش ببرید، بهتر است که از انبوه تجربههای دیگران که در قالب استانداردها و متدولوژیهایی مانند پمباک، پرینس۲ و P3.express مستند شدهاند استفاده کنید و سپس، مانند یک دانشمند، آن را گامی جلوتر ببرید.
بهجای اینکه کارتان را در هر پروژه از صفر آغاز کنید، بهتر است از درسآموختهها و اطلاعات گردآوری شده در پروژههای مشابهی که پیشتر در سازمان انجام شده است استفاده کنید.
برخی گمان میکنند که ثبت درس آموخته به این معنیست که در پایان پروژه اندکی به خاطرات گذشته بیندیشند و از آن یادداشت بردارند. چنین کاری به هیچ وجه کارا نیست. به جای آن، ثبت درس آموخته باید دایمی و تدریجی باشد.
سیستمهای ماکسیمالیستی، ازجمله پرینس۲، بدون اختصاصیسازی نخستین کاربردی نیستند و کسانی که میکوشند پروژه خود را عینا همانند ظواهر آنچه در منوآل پرینس۲ گفته شده است پیش ببرند به نتیجه مطلوبی نخواهند رسید.
گذشته از اختصاصیسازی نخستین، باید دایما در طول کار هم مشغول اختصاصیسازی تدریجی باشید تا سیستم مدیریت پروژه با شرایط محیطی انطباق پیدا کند.