وقتی لیستی از کارها داریم که پیشنیازی چندانی ندارن، انتخاب ترتیب مناسب خیلی مهمه. حالا اینکه ترتیب مناسب چیه بحث داره. مثلا یه پیشنهاد که تو کتاب پرفروش و عامهپسند «قورباغه را قورت بده» هست اینه که سختترین کار رو اول انجام بده که خیالت راحت بشه و بعد بری سراغ بقیه چیزها.
من با این توصیه موافق نیستم. حالا میخوام چراییش رو توضیح بدم.
جنبه منطقی
دلیل اول اینه که ترتیب مناسب تو شرایط ایدهآل اینه که به ترتیب ارزش کارها رو انجام بدیم؛ هرچی کاری با ارزشتره زودتر انجام بشه. دلیلش هم اینه که خیلی از کارها رو وقت نمیکنیم به موقع انجام بدیم و قطعا تو این شرایط بهتره که کارهای کمارزشتر به آینده موکول بشن (قانون ۲۰/۸۰ هم که یادتون هست). توجه هم داشته باشین که فوریت و ضرورت کارها، در صورتی که واقعی باشن، تو «ارزش» کار منعکس میشن و اگه ارزش رو درست در نظر گرفته باشیم دیگه نیازی نیست که در کنارش عامل دیگهای هم بذاریم.
«ارزش» هر چیز میشه منافعی که ازش حاصل میشه، تقسیم بر هزینهای که انجامش داره. هزینه خیلی وقتها ممکنه صرفا تبدیل بشه به زمانی که برای کارها میذاریم. هرچقدر که کاری سادهتر باشه، عملا سریعتر (کمهزینهتر) انجام میشه و احتمالا ارزشش میره بالاتر. به عبارت دقیقتر، اگه دو کار داشته باشیم با منافع یکسان، اونی که سادهتره «ارزش» بالاتری داره. در نتیجه تو این حالت باید کار …
یکی از کارهایی که قدیم تو پروژههامون با علاقه زیاد انجام میدادم عکاسی بود. در کنار عکسهای معمولی که از روند کار میگرفتم، نقطههایی رو هم در خارج محیط پروژه در نظر میگرفتم که میدونستم تا پایان کار دید خوبی به محصول دارن و مثلا ماهی یه بار از همون نقطه ثابت و با زاویه مشابه عکسی میگرفتم. در کنار اینکه چنین چیزی میتونه روند پیشرفت رو به شکل جالبی نشون بده، همیشه دلم میخواست بتونم با کنار هم گذاشتنشون یه جور فیلم هم درست بکنم که توش محصول پروژه تو کمتر از یک دقیقه از روز اول تا آخر نشون داده بشه و بشه کامل شدنش رو دید. خوب، این ایده زیاد عملی نشد، چون لازمهش اینه که زاویه عکسها دقیقا مثل هم باشه و این در عمل خیلی سخته.
به هر حال، یکی دیگه از کارها این بود که یه نقطه نسبتا بلند پیدا کنم و از اونها عکسهایی بگیرم که به همه کارگاه مسلط باشه. این کار خیلی سخت بود، ولی وقتهایی که موفق میشدم نتیجه واقعا عالی میشد.
الان که droneها رایج شدن، اولین چیزی که همیشه به ذهنم میرسه اینه که داشتن اینها چقدر برای تهیه عکس و فیلم از پروژهها عالیه.
اگه یکی از این موجودات کوچیک داشته باشین راحت میتونین چند وقت یه بار بالای کارگاه پروازش بدین و باهاش از وضعیت فیلم و عکس بگیرین. حتی تو مراحل نهایی که پیشرفت بیشتر شده باشه میتونین باهاش به فضاهای داخلی هم برین.
موسسه AXELOS که مالک PRINCE2 و استانداردهای همخانوادهش هست از سال پیش پروژه جدیدی شروع کرد برای تدوین استانداردی جدید که پرینس۲ رو تبدیل به سیستمی کاملا چابک بکنه. من هم افتخار داشتم که عضوی از این تیم باشم و سهمی تو شادی روزهای اخیر که ناشی از انتشار رسمی استاندارد بود داشته باشم.
چه چیزی تو استاندارد تغییر کرده؟
هیچی. ماجرا اینه که پرینس۲ استانداردی تو لایه مدیریت پروژهس و چابک بودن یا نبودن تو لایه تولیده. همپوشانیهای این دو هم به اندازه کافی کم بوده که بتونیم ادعا کنیم پرینس۲ رو هم میشه تو فضای چابک استفاده کرد و هم فضای متعین.
منابع: اگه علاقهمندین که در مورد مفهوم چابکی بیشتر بدونین میتونین از دوره رایگانی که در مورد مفهوم چابکی تهیه کردم استفاده کنین. برای پرینس۲ هم دوره مشابهی تهیه کردم که رایگان هم هست، ولی به زبان انگلیسیه. در کنار اون به کتاب الکترونیکی متودولوژی پرینس۲ به زبان ساده هم میتونین مراجعه کنین.
اکثر استانداردها رو باید اختصاصیسازی (tailor) کرد. اتفاقی که این استاندارد جدید افتاده اینه که نسخهای اختصاصیسازی شده از استاندارد اصلی پرینس۲ تهیه کردیم که با چابکی لایه تولید تا جای ممکن هماهنگ باشه. به عبارت دقیق، این سیستم کاملا پرینس۲ هست و هیچی توش «عوض» نشده، فقط اختصاصیسازی شده. وقتی میگیم چیزی «عوض» شده که دیگه مطابق نسخه اصل نباشه.
به تازگی تصمیم گرفته تغییرهایی تو سیستم تمدید گواهیها بده. ماجرای کلی (اگه احیانا نمیدونین) اینه که وقتی کسی گواهیای مثل PMP میگیره باید هر سه سال یه بار (یا تو بازههای دیگه، بسته به نوع گواهی) اون رو با ارائه تعداد کافی PDU تمدید کنه. هر PDU معادل یک ساعت تلاش برای بهبود دانش و مهارت مدیریت پروژه خود فرد، یا کمک اون فرد به بهبود دانش و مهارت دیگرانه.
در مورد سیستم ثبت و گزارشدهی اون قبلا مطلبهایی نوشته بودم و کلا هم این ماجرا به تفصیل تو هندبوک PMP توضیح داده شده که میتونین از سایت PMI دانلود کنین.
تغییرهای سیستم PDU
تغییرها تو قیدهایی بودن که برای انواع منابع PDU در نظر گرفته شده. قبلا میشد حداکثر ۴۵ واحد از طریق استفاده از دانش یا کمک به دیگران برای یادگیری دریافت کرد، که الان شده ۲۵ واحد. معنیش اینه که الان تمدید گواهیها بیشتر متمرکزه روی یادگیری تا یاد دادن.
قبلا حداقلی برای یادگیری وجود نداشت، ولی الان قراره حداقل ۳۵ واحد برای یادگیری لازم باشه. یادگیری هم به سه حوزه تقسیم شده و لازمه که فرد حداقل ۸ واحد از هر حوزه بگیره، به این خاطر که مطمئن باشیم یادگیری فراگیره.
سه حوزهای که در نظر گرفته شده جنبههای تکنیکی (مثلا محاسبات ریسک)، رهبری و مهارتهای بینافردی و در نهایت استراتژی و کسب و کاره.
جدول زیر خلاصهای از تغییرها رو نشون میده. لطفا توجه داشته باشین که فقط …
دوره آموزشی خیلی ساده و کوتاهی در مورد مفهوم چابکی در پروژه طراحی کردم و رایگان هم هست و اگه علاقهمند باشین همین الان میتونین توش ثبت نام کنین.
این دوره با سیستم خاصی طراحی شده که خیلی کنجکاوم بدونم برای کاربر مفید و جالب هست یا نه. مبنای اصلیش اینه که محتوا به قطعههای خیلی کوچیک خرد بشه و مکانیزمی وجود داشته باشه که کاربر آهسته و پیوسته بره جلو.
دوره بیست درس داره و بعد از اینکه ثبت نام کنین روزی یک درس براتون ایمیل میشه. کل محتوای آموزشی هم تو همون ایمیله. روزی چند دقیقه میتونین صرف خوندن ایمیلها کنین و بعد از سه هفته دوره تموم میشه.
دوره آموزشی خیلی ساده و کوتاهی در مورد مفهوم چابکی در پروژه طراحی کردم و رایگان هم هست و اگه علاقهمند باشین همین الان میتونین توش ثبت نام کنین.
این دوره با سیستم خاصی طراحی شده که خیلی کنجکاوم بدونم برای کاربر مفید و جالب هست یا نه. مبنای اصلیش اینه که محتوا به قطعههای خیلی کوچیک خرد بشه و مکانیزمی وجود داشته باشه که کاربر آهسته و پیوسته بره جلو.
دوره بیست درس داره و بعد از اینکه ثبت نام کنین روزی یک درس براتون ایمیل میشه. کل محتوای آموزشی هم تو همون ایمیله. روزی چند دقیقه میتونین صرف خوندن ایمیلها کنین و بعد از سه هفته دوره تموم میشه.
این بحث خیلی تکراریه، ولی متاسفانه چون خیلی زیاد میبینم باز هم میخوام توضیحش بدم: اشتراک مطلب تو لینکدین فقط باید با مفهوم حرفهای باشه.
عکس سگ و گربه فقط زمانی پذیرفتنیه که دامپزشک حیوانات خانگی باشین و شبکهتون هم آدمهای مشابهی باشن. عکس از اماکن دیدنی وقتی پذیرفتنیه که شغلتون توریسم باشه. مطالب سیاسی وقتی پذیرفتنی هستن که سیاستمدار باشین. مطالب مذهبی وقتی پذیرفتنی هستن که «شغلتون» ترویج مذهب باشه (ملا و کشیش و …). پازل وقتی پذیرفتنیه که شغلتون طراحی پازل باشه.
اگه غیر از این رفتار کنین عملا دارین هویت حرفهای خودتون رو تو مهمترین و تاثیرگذارترین شبکه حرفهای جهان زیر سوال میبرین؛ چیزی که به این سادگی درست نمیشه.
اگه مطالب نامربوط تو لینکدین منتشر نمیکنین و از دیدن این نوع مطالب ناراحت میشین، میتونین خیلی راحت مثل من روی آیکن Hide که بالا و سمت چپ مطالب باز میشه کلیک کنین تا بعد از اون دیگه هیچ مطلبی از اون فرد نبینین.
برای هر پروژهای باید گسترهای طراحی کنیم، چه وقتی پروژه کلاسیک پیش بره و چه وقتی که چابک باشه. تو پروژههای کلاسیک معمولا (نه همیشه) کل گستره در ابتدا مشخص میشه، ولی تو پروژههای چابک معمولا گستره به تدریج و بر اساس بازخوردهای قبلی شکل میگیره. ولی به هر حال باید تعیین کنیم چه برای کل مدت پروژه یا برای بازهای در آینده نزدیک قراره چه چیزی تولید کنیم.
حالا اینکه گستره به چه ترتیبی میتونه تعیین بشه خودش بحث خیلی مهمیه. یه موقع شرکتی هستین که پروژهای رو از کارفرمایی گرفتین و یه قراردادی دارین که کلیات گستره توش مشخص شده؛ موضوع صحبتم شما نیستین. این مطلب در مورد زمانیه که:
بر اساس قرارداد قراره به کارفرمای خودتون کمک کنین که در مورد کلیات گستره تصمیم بگیره
خودتون کارفرما هستین و میخواین درباره کلیات گستره تصمیم بگیرین
اصلا بحث کارفرما و پیمانکار به شکل متمایز وجود نداره؛ پروژه داخلیه و خودتون هم نقش کارفرما دارین و هم پیمانکار اصلی.
مشکل
یه مشکل خیلی بزرگ برای اکثر شرکتها وجود داره، اون هم اینه که خیلی سریع یه راه حل در نظر میگیرن و تصمیم میگیرن اجراش کنن. مثلا میخواین سیستم مدیریتی پروژههاتون رو بهبود بدین و سریع میگین که یه PMO راه میندازیم. این روند به چند دلیل مشکل داره:
ممکنه اون محصول بهترین راه برای رسیدن به نتیجه نباشه
چند روز پیش ویندوز لپتاپم رو عوض کردم و طبق عادت میخواستم پسوردم رو هم عوض کنم و چیز جدیدی بذارم. وقتی داشتم فکر میکردم چی بذارم یه دفعه ایدهای به ذهنم رسید و چیزی شبیه شعار که اون مدت تو ذهنم میگذشت رو انتخاب کردم.
نکته جالب اینه که هر بار پسوردم رو باید وارد کنم (روزی چهار پنج بار)، تکرار اون شعار بهم انگیزه و انرژی میده. متاسفانه نمیتونم بگم دقیقا چیه، چون میخوام برای مدتی همین رو نگه دارم.
به هر حال گفتم این رو مطرح کنم، چون این کار هم باعث میشه امنیت پسورد بره بالا (چون شعارها به هر حال طولانی هستن) و هم میشه ازش استفاده جنبی کرد (انگیزه).
امنیت پسورد
خیلی از ما اطلاعاتی نداریم که لو رفتنش مشکل خاصی ایجاد کنه، ولی همیشه این رو هم در نظر داشته باشین که یه جنبه دیگه ماجرا اینه که تو فرآیندی ممکنه اطلاعاتتون رو از دست بدین، و این دیگه چیزیه که هیچکدوم نمیتونیم تحمل کنیم. به همین خاطر باید مراقت امنیت پسوردهامون باشیم (بکاپ گرفتن رو هم که هیچوقت نباید فراموش کرد).
در این مورد چنتا نکنه مهم و اولیه وجود داره:
هیچوقت از یه پسورد برای همه کار استفاده نکنین. ماجرا خیلی سادهس، میرین تو یه انجمن یا سایت نه چندان جالب عضو میشین و از همون پسورد همیشگی استفاده میکنین. چون سایت تعریفی نداره، خیلی راحت هک میشه (یا حتی صاحبان سایت ممکنه به پسوردها دسترسی داشته باشن). حالا یه …
الان مدتیه که امکان برگزاری آزمونهای PRINCE2 تو ایران وجود داره و به عنوان مثال شرکت ما این امکان رو از طریق بعضی موسسههای آموزشی ایرانی برای داوطلبان فراهم کرده (خودمون مستقیم این کار رو نمیکنیم). تا جایی که دیدم موسسههای آموزشی دیگهای هم تو ایران دارن این کار رو انجام میدن.
حالا به این خاطر ایمیلهایی دریافت میکنم که درباره موسسههای مرتبط با این آزمون از من سوال میکنن و میخوام تو این مطلب به این سوالها جواب بدم.
آیا برگزاری آزمون قانونیه؟
جواب دادن به این سوال یه کم سخته. راهی که ما بعد از مشورت با موسسههای مسئول آزمون (که در ادامه توضیح میدم) پیدا کردیم این بود که اگه آزمون از طرف ما تو ایران برگزار بشه که شرکتی بلژیکی هستیم، و شرکتی ایرانی در این بین وجود نداشته باشه، بی اشکاله. به همین خاطر هم وقتی با موسسههای همکارمون تو ایران کار رو پیش میبریم به شکل حقیقی برگزارش میکنیم، نه حقوقی.
در هر حال، برای داوطلبهای آزمون جای نگرانی نیست و اگه زمانی مشکلی پیش بیاد هم گریبانگیر ما میشه و گواهی اونها جای خودش باقی میمونه.
آیا موسسههای دیگهای که تو ایران آزمون برگزار میکنن هم قابل اطمینانن؟
من اطلاع دقیقی ندارم که آزمونها رو به چه ترتیبی برگزار میکنن، ولی به هر حال میتونه بدون اشکال باشه.
نسخههای پریماورا P6 مثل خیلی نرمافزارهای دیگه اینطوری مشخص میشه: مثلا 8.2 یعنی نسخه هشتم، انتشار دوم. بخش اعشاری تغییرهای جزئی و بخش صحیح تغییرهای کلی رو نشون میده. مثلا نسخه 8.1 خیلی با 7.9 فرق داره، ولی 8.9 با 8.1 اونقدر فرق نمیکنه.
آخرین نسخه پریماورا تا چند وقت پیش 8.4 بود و به تازگی، ناگهان، تبدیل شد به 15.1، که ممکنه خیلی سردرگمی ایجاد کنه.
اگه یادتون باشه اوراکل سالها پیش مجموعه نرمافزاری پریماورا رو خرید. این مجموعه نرمافزارهای مختلفی داره، مثل P6 (همون نرمافزار برنامهریزی پروژه که به طور خلاصه بهش میگیم پریماورا) و Contract Management (که قبلا اسمش Expedition بود). هرکدوم از این نرمافزارها نسخه خاص خودشون رو داشتن و به همین خاطر انتخاب نسخههایی که با هم سازگار باشن و یکپارچه بشن یه مقدار سردرگم کننده میشد. به همین خاطره که الان نسخه همشون شده 15.1 و از این به بعد کاربرها میدونن که اگه قراره از چند نرمافزار پریماورا استفاده کنن، همه باید نسخههای اصلیشون یکی باشه (۱۵، ۱۶، ۱۷، یا هر چیز دیگهای).
به این ترتیب پریماورا P6 نسخه 15.1 عملا تفاوت چندانی با 8.4 و بقیه نسخههای ۸ نداره.
یادآوری: اگه نیاز به دانلود پریماورا P6 دارین میتونین مستقیم به https://edelivery.oracle.com مراجعه کنین. نیازی هم به کرک کردنش هم نیست.
من ایمیلهای خیلی زیادی از کسایی که در حال مهاجرت هستن دریافت میکنم که از من میپرسن تو فرصت باقیمونده به چه ترتیبی آماده بشن بهتره و مثلا گواهیهای حرفهای بگیرن یا نه. چون این نوع ایمیلها دایما زیادتر میشن تصمیم گرفتم مجموعه مصاحبهای تهیه کنم با متخصصهای استخدام تو کانادا، استرالیا و آمریکا تا جوابهای دقیقتری به خوانندهها بدم.
تو خیلی از کشورها شرکتهایی وجود داره که کارشون پیدا کردن نیروهای متخصصه. وقتی شرکتی نیاز به نیرو داره (مثلا کارشناس برنامهریزی و کنترل پروژه) و میخواد این کار حرفهایتر و راحتتر پیش بره، به یکی از این موسسهها مراجعه میکنه. اون موسسه به نمایندگی از اون شرکت فرآیند رو تا مراحل آخرش پیش میبره و بعد انتخاب نهایی رو به اتفاق انجام میدن. کسایی که امروز باهاش مصاحبه میکنم یکی از متخصصهای استخدام تو موسسههای اینچنینیه.
مصاحبه امروز با استیون دیویدسن انجام شده که یه متخصص استخدام تو کاناداس. مصاحبه طبق برنامه من پیش نرفت و چون وضعیت اینترنت خوبی نداشت نتونستیم از اسکایپ استفاده کنیم و صحبتها ضبط بشه و به جاش مصاحبه رو تلفنی انجام دادیم و من یادداشت برداشتم. به همین خاطر همه جوابها خلاصه هستن و فقط مضمون کلی رو منتقل میکنن. کل مصاحبه هم دو ساعت زمان برد.
من: استیون، ممنون که برای این مصاحبه وقت گذاشتی. مخاطب ما ایرانیهایی هستن که برای مهاجرت …
و به خاطر طولانی بودن فرمول به نتیجه نرسیده بود. حالا با هم روند درک یه فرمول طولانی رو بررسی میکنیم.
فرمولهای اینچنینی تابعی هستن و به همین خاطر اولین قدم درک اجزای توابعه. کل این فرمول داخل یه تابع IF هست و توابع شرطی معمولا سه بخش دارن: اگه شرط برقرار بود فلان مقدار، وگرنه بهمان مقدار.
پس اولین کارمون اینه که بخشهای مختلف این تابع رو از هم جدا کنیم. اگه به کارهای اینچنینی عادت داشته باشین به سرعت و با نگاه میتونین از هم جداشون کنین و اگر هم نه، میتونین با مقایسه پرانتزهایی که باز و بسته میشن به نتیجه برسین. ولی به هر حال کار راحتتری هم میشه کرد. نرمافزار Notepad++ رو دانلود و نصب کنین. این نرمافزار خیلی ساده و سبکیه که زندگی بدون اون برای من سخت میشه!
بهروزرسانی: مدتهاس که به جای ویندوز از لینوکس استفاده میکنم و در نتیجه دیگه از Notepad++ هم استفاده نمیکنم. اگه کنجکاو باشین، ویرایشگرهای فعلی من Atom و Gedit هستن.
خیلی از ما با دادههایی سر و کار داریم که افراد دیگه برامون فرستادن و خیلی وقتا لازمه بدونیم که دادهها واقعی هستن یا ساختگی. نکته خیلی جالب اینه که چنتا تست خیلی ساده برای این کار وجود داره.
بسامد عدد ۷ در یکان
اگه از آدمای مختلف بخواین که عددی اتفاقی بین ۱ و ۹ انتخاب کنن، خیلی بیشتر از ۱۰ درصدشون عدد ۷ رو انتخاب میکنن. عدد ۷ به نظر همه آدمها اتفاقیترین عدد میاد و به همین خاطر وقتی هم که دارن دادههای ساختگی سر هم میکنن ازش زیاد استفاده میکنن.
برای چک کردن این ماجرا باید به یکان اعداد توجه کنین. اگه مثلا بیست درصدشون ۷ بود، نشون میده که دادهها ساختگی هستن. خیلی راحت!
محاسبه کردنش هم راحته. با تابع MOD اکسل میتونین باقیمانده تقسیم اعداد بر ۱۰ رو به دست بیارین، که میشه یکانشون. با تابع COUNTIF هم میتونین بسامد یکانهای مختلف رو بشمرین.
بسامد یکانها تو این مجموعه عدد اتفاقی یکسانه و در نتیجه فعلا دلیلی نداریم که فکر کنیم ساختگی هستن. ولی تو قسمت بعد میبینیم که ماجرا به این سادگی هم نیست!
قانون بنفرد
اعدادی که تو مثال قبل بود با تابع رندم اکسل ساخته شده بود و کاملا اتفاقی بودن. با این حال اعدادی که از واقعیتهای خارجی استخراج میشن به این شکل رندم نیستن!
این ماجرا خیلی عجیب و خلاف شهوده، ولی واقعیت داره. یکان اعدادی که از واقعیتهای خارجی استخراج میشن توزیع یکسانی ندارن. …