توازن میان اجرا و برنامهریزی
یکی از مسایل مهم در اجرای پروژه، توازن میان اجرا و برنامهریزیست. پروژههای مختلف به یکی از شکلهای زیر اجرا میشوند:
- برخی از پروژهها بدون برنامه یا بدون توجه به برنامه اجرا میشوند. در این حالت نیروهای اجرایی پروژه بر پایه تجربه و برنامههای ضمنیای که در ذهن دارند اقدام بعدی را انتخاب میکنند. اگر برنامهای وجود داشته باشد، شاید مسئولی برای برنامهریزی هم باشد که دایما آن را بر پایه واقعیتهای پروژه بهروزرسانی کند تا بتواند از آن برای ارزیابی پروژه استفاده کند، ولی کماکان استفاده از برنامه محدود به ارزیابیست و نه سودهی به پروژه.
- برخی پروژهها پافشاری زیاد از حدی بر مطابقت اجرا و برنامهریزی دارند و کوچکترین تفاوتی را نمیپذیرند، که خود منبع دشواریهای فراوانیست، زیرا برنامهها هیچوقت ایدهآل نیستند.
- برخی پروژهها توازن مناسبی میان برنامهریزی و اجرا برقرار میکنند. اجرا بر پایه برنامهها انجام میشود، و در عین حال انعطافپذیری کافی برای جذب عدمقطعیتها دارد. از سوی دیگر، برنامهها نیز بر پایه واقعیتهای اجرایی دایما بهروزرسانی میشوند. برای نمونه، در P3.express جلسهای هفتگی وجود دارد که در آن اعضای کلیدی پروژه کارهای هفته پیش رو را همراه هم مرور میکنند تا چالشها و ناسازگاریهای احتمالی کشف و اصلاح شوند.
هرگاه برنامه را بر پایه واقعیتها بازبینی میکنید، تغییر شکل داده، اطلاعات تازهای ارائه میکند. این اطلاعات برای ارزیابیها (موضوع حوزه بعدی) به کار میروند و بر آن پایه اقدامهای اصلاحی و پیشگیرانه طراحی خواهید کرد.
همکنش و توازن میان برنامهریزی و اجرا به چه شکلی در متدولوژیتان بازتاب یافته است؟ اگر عدمقطعیتهای پروژهتان بیشتر از میانگین پروژهها باشد، شاید لازم باشد به این حوزه توجه بیشتری کرده، آن را در متدولوژی خود تقویت کنید.
ادامه: میزان تفصیل