لایههای برنامهریزی
دو لایه برنامهریزی وجود دارد:
- برنامهریزی کار
- برنامهریزی چگونگی برنامهریزی، ارزیابی، و کنترل
محصول این دو لایه را میتوان به ترتیب برنامه و متابرنامه نامید. برای نمونه، برنامه ریسک فهرستی از ریسکهای شناسایی شده و واکنشهاییست که برایشان طراحی کردهاید. این برنامه میتواند در صفحهگستردهای در اکسل و نرمافزارهای همانند آن باشد و فهرست ریسک (risk register) نامیده شود. از سوی دیگر، متابرنامه ریسک سندیست که شیوه مدیریت ریسک را توضیح میدهد: تکنیکهایی که استفاده میکنید، جریان کار، اسناد، و …
هر متدولوژی شیوه مدیریت هرکدام از حوزهها را توضیح میدهد و اینگونه بخشی از متابرنامهها در متدولوژی وجود دارد، ولی همه جنبهها را نمیتوان در متدولوژی لحاظ کرد و از این رو گاهی پیشنهاد میشود که برای هر حوزه متابرنامهای نیز بسازید.
معمولا متدولوژیهایی مانند پرینس۲، که نیاز به اختصاصیسازی نخستین دارند، ساخت متابرنامهها را نیز پیشنهاد میکنند، ولی آنهایی که مانند P3.express نیاز به اختصاصیسازی نخستین ندارند چنین پیشنهادی نیز نمیکنند. با اینهمه، حتی در مورد دوم هم اگر حوزهای وجود دارد که حساسیتهای ویژهای در پروژه دارد، بهتر است برایش در آغاز متابرنامه آماده کنید. برای نمونه، اگر تدارکات پروژه چالشبرانگیز است، شیوه برنامهریزی، ارزیابی و کنترل آن را تعیین کرده، در سندی با نام برنامه مدیریت تدارکات یا استراتژی مدیریت تدارکات ثبت کنید.
معمولا متابرنامههای پروژههایی که در یک سازمان اجرا میشوند همانندیهای فراوانی دارند. از این رو، متابرنامهای که در یک پروژه ساخته شده باشد برای سایرین نیز میتواند کارآمد باشد و بنابراین بهتر است برای هر پروژه از صفر آماده نشود. میتوان متابرنامههای کلان را در مرکزی در سازمان آماده و نگهداری کرد و برای همه پروژههای تازه فرستاد. در زمان استفاده از آنها در پروژهها ایدههای بهبودی نیز شکل میگیرند و میتوان آنها را به مرکز فرستاد تا در متابرنامههای عمومی بازتاب یافته، در همه پروژهها تسری پیدا کنند.
آنچه در بالا شرح داده شد همان مرحله نخستین اختصاصیسازی است که پیش از این مطرح شده بود: اختصاصیسازی متدولوژی در سطح سازمان.
مرکزی که متابرنامهها را تدوین و نگهداری میکند را میتوان مرکز تعالی (center of excellence) نامید. برخی هم آن را PMO مینامند (مخفف project management office یا عبارتی مشابه آن).