پیشینه روشهای چابک
تمدن بشری همیشه از هر دو روش متعین و تطبیقی استفاده کرده است و نشانههای آن را میتوان در بسیاری پروژههای باستانی دید. نخستین نسل کامپیوترها محدودیتهای فراوان و مخاطب ویژه و اندکی داشتند که باعث میشد ساخت نرمافزارهایشان نیاز به روشی متعین داشته باشد. با پیشرفت سختافزار، کاهش محدودیتها، و دگرگونی نوع و گستردگی مخاطب نرمافزارها، روشهای متعین دیگر گزینه خوبی برای ساخت نرمافزار نبودند، ولی دستاندرکاران این نوع پروژهها همچنان به عادت گذشته میکوشیدند روشهای متعین را بهکار گیرند.
تحمیل روشهای متعین بر پروژههای نرمافزاری همچنان ادامه پیدا کرد، تا زمانی که برنامهنویسان و مدیران تیمها بیشتر و بیشتر از وضعیت ناراضی شدند و گرایش به ساخت محصول به شیوه تطبیقی پیدا کردند. سرانجام، گروهی از این افراد دورهم گرد آمدند تا به رویکرد خود رسمیت بخشند و برای آن نام چابک را انتخاب کردند.
متاسفانه اختلافها و مشکلهای فراوانی که در این روند به وجود آمده بود ذهنیتی منفی درباره روشهای متعین برای این افراد و کسانی که ادامهدهنده راهشان شدند به وجود آورد. به عبارت دیگر، بهجای اصلاحی تدریجی، انقلابی خونین به وجود آمد. کمی پس از انقلاب هم گروهی کوچک مهرههای اصلی را کنار زده، قدرت مطلق را به دست گرفتند. دایما هم درباره دشمن بیرونی هشدار میدهند! برای اطلاعات بیشتر میتوانید به کتاب «قلعه حیوانات»، اثر جورج اورول مراجعه کنید.
روشهای چابک مستقل و بدون کمک گرفتن از تجربههای سایر روشهای ساخت شکل گرفتند. این ویژگی هم جنبههای مثبت دارد (نوآوری بیشتر) و هم منفی (اشتباهها و تباه کردن منابع بیشتر). این روشها اثبات کردند که سیستمهای ساده میتوانند کارآمدتر از سیستمهای پیچیده باشند. جنبههای انسانی در بسیاری از سیستمهای چابک نهادینه شده بودند که خود پیامدهای بسیار خوبی داشت، با اینکه بسیاری دیگر از سیستمها درباره اهمیت مسایل انسانی سخن میگفتند، ولی آنها را به شکلی کارا در سیستم خود به جریان نیانداخته بودند. این دو جنبه و برخی دیگر از یافتههای این حوزه بسیار باارزشند و چهبسا بسیاری از سیستمهایی که در آینده ساخته میشوند نیز آنها را به ارث خواهند برد.
از سوی دیگر، دیدگاه منفی افراد این حوزه به سیستمهای متعین بهتدریج افزایش یافت، بهگونهای که برای برخی ضدیت کردن با سیستمهای متعین تبدیل به هویت شد. این رویکرد کمکم چابکی را تبدیل به فرقه و مذهبی کرد که پیروانش پذیرای هیچ ایده دیگری نیستند و همواره آماده جنگ با «دشمنان» بیرونی. مانند همه سیستمهای دگماتیستی، خودشان نیز به گروههای فراوانی تقسیم میشوند و هریک دیگری را کافر میداند.
هرکدام از روشهای متعین و تطبیقی برای نوع ویژهای از محصول مناسب هستند و وقتی بهدرستی به کار گرفته شوند پذیرفتنیاند. چابککارانی که گمان میکنند همه پروژهها را میتوان چابک اجرا کرد یا نمیدانند چابکی چیست یا تصوری از پروژههای غیرنرمافزاری ندارند. کسانی هم که چابکی را بهکل رد میکنند چشمان خود را به روی فرصتهای بزرگی میبندند.