مشارکت دادن
برنامهریزی کافی نیست و باید آن را اجرا کرد. متدولوژی خود را بررسی کنید و ببینید که برای مشارکت دادن ذینفعان چه فعالیتهایی دارد (برای نمونه، ارتباطات) و در نظر هم داشته باشید که برخی اقدامها ضمنی و نامرئی هستند. آیا این جنبههای متوولوژی برای درجه حساسیت مدیریت ذینفعان در پروژهتان کافیست؟ اگر نباشد باید آن را تقویت کنید.
در کنار برنامهریزیهایی که برای مشارکت دادن ذینفعان میکنید، اقدامهای موردی فراوانی نیز وجود خواهد داشت. مهارتهای انسانی، مانند مذاکره و رفع اختلاف، در چنین مواردی کمک شایانی میکنند و بنابراین بهتر است بر بهبود مهارتهای انسانی خود سرمایهگذاری کنید.
رفتارهایی غیراخلاقی مانند رشوه دادن راهی رایج برای مشارکت دادن ذینفعان در برخی کشورهاست. فراموش نکنید که همیشه باید اخلاقی عمل کنید، حتی اگر هیچکس دیگری در اطرافتان اخلاقی عمل نمیکند. رفتارهایی مانند رشوه دادن پذیرفتنی نیستند.
برخی رفتارهای به ظاهر بیگناه هم میتوانند ذات رشوه دادن داشته باشند یا اینگونه برداشت شوند و درنتیجه باید مراقب آنها هم باشید. این مسئله بستگی به نوع ذینفع نیز دارد. برای نمونه، اگر مدیر شرکتی باشید و مدیران شرکتی همکار را به ضیافتی دعوت کنید، شاید مشکلی نداشته باشد، ولی اگر چنین کاری را با نمایندگان سازمانی قانونگذار انجام دهید پذیرفتنی نخواهد بود.
با اینکه اطلاعرسانی به ذینفعان لازم است و بر لزوم شفاف بودن ارتباطها پافشاری میکنیم، باید محرمانگی اطلاعات را هم در نظر داشته باشید. گروهی فعال در حوزه نرمافزارهای آزاد (متنباز) را در نظر بگیرید: این افراد معمولا به کنفرانسها و انجمنهای مختلف میروند و درباره پروژههایشان با هر کسی که بتوانند گفتگو میکنند تا حمایت بیشتری به دست آورند. از سوی دیگر، برخی شرکتها، مانند اپل، سختگیریهای فراوانی درباره پروژههایشان دارند و مایل نیستند کسی از آنها باخبر شود. بهعنوان مدیر پروژه، باید از سیاستهای محرمانگی اطلاعات سازمانتان و هر نوع قانون و قاعده دیگری که در محیط اطرافتان وجود دارد باخبر باشید و تا جایی که خلاف اخلاق نیستند در کارهایتان اعمالشان کنید.