متعین یا تطبیقی
دو راه کلی برای ساخت محصول پروژه وجود دارد، متعین (predictive) و تطبیقی (adaptive):
- در روش متعین، در آغاز پروژه به همه جنبهها میاندیشیم، محصول را بهدقت طراحی میکنیم و سپس آن را میسازیم. پروژهای برای ساخت و فرستادن یک مریخنورد را در نظر بگیرید. مریخنورد باید در محیطی کاملا متفاوت با محیط عادی ما کار کند، با گرانش، نوع اتمسفر و بسیاری از شاخصهایی که مانند زمین نیستند. چنین پروژهای بسیار پرهزینه هم هست و نمیتوان با آزمایش و خطای فراوان به نتیجه رسید، بلکه باید با بهرهمندی بهینه از دانش موجود پیشبینی همه مسایل را در آغاز کرد و سپس محصول را ساخت. بهعنوان نمونهای سادهتر، ساخت یک پل را در نظر بگیرید: چنین محصولی هم باید به شکل متعین ساخته شود.
- در برخی پروژهها که به شدت وابسته به برداشت و سلیقه مشتری هستند نمیتوان محصول مناسب را پیشبینی کرد، چون رفتار انسانها پیشبینیناپذیرند. از این رو، بهجای شیوه متعین از شیوه تطبیقی استفاده میکنیم. در این شیوه بهجای اینکه همهچیز را در آغاز طراحی کنیم و سپس بسازیم، ترتیبی فراهم میکنیم که بتوان بخشی کوچک و در عین حال معنادار از محصول را ساخت و به کاربران نهایی یا گزیدههایی از آنها ارائه کرد و از رفتار و برخوردشان بازخورد گرفت. با کمک آن بازخورد حدس میزنیم که بهترین گام بعدی برای محصول چیست و با آن دانش نسخه بعدی را میسازیم. به همین ترتیب پیش میرویم تا بهتدریج بر پایه آزمایش و خطاهای ساختیافته به محصولی برسیم که برای کاربر نهایی جذاب باشد.
نام رایج برای روش تطبیقی، «چابک» (Agile) است. کسانی که با روشهای چابک سر و کار دارند شیوه متعین را «آبشاری» (waterfall) و «سنتی» مینامند.
هرکدام از این دو روش برای نوعی از محصول مناسب است. از این رو، در پمباک هردو را به رسمیت شناختهایم و آن را گونهای طراحی کردهایم که با هردو سازگار باشد. از اصطلاحهای «آبشاری» و «سنتی» هم برای اشاره کردن به روش متعین استفاده نمیکنیم چون بار معنایی منفی دارند.
ادامه: پمباک و چابکی