دید همهجانبه
از آنجایی که ارزش عینی نیست و برای هرکس متفاوت است، برای ارزیابی ارزش پروژه باید دیدی همهجانبه داشت و آن را در بستر کلی سازمان سنجید و نه تنها درون پروژه.
ارزش هر پروژهای، گذشته از مشخصات خود پروژه، بستگی به دیگر پروژهها و عملیات سازمان نیز دارد، هم موارد کنونی و هم مواردی که شاید در آینده به وجود آیند. گاهی سیاستهای کشور و مسایل جهانی هم بر ارزش پروژه اثر میگذارند. شاید برای پروژهتان در آغاز ارزشی پیشبینی کنید، ولی کمی بعد با افزوده شدن پروژهای تازه برهمکنشی رخ دهد که ارزش پروژه پیشین نیز بیشتر شود.
سالهای آغازینی که ترجمه و تالیف میکردم با دو ناشر بسیار خوب کار میکردم. از روند کار خرسند بودم، ولی محدودیتهای طبیعی نشر سنتی، از جمله اینکه دسترسی به کتابها در برخی شهرها دشوار بود، باعث شد که کمکم به فکر نشر الکترونیکی کتابهایم بیفتم. این گزینه به نظر خیلیها ترسناک بود، ولی در عمل نتیجه بسیار خوبی داشت و منافع برآمده از نشر الکترونیکی برایم حدود ۲۰ برابر بیشتر از نشر سنتی شد. سالها ماجرا اینگونه پیش رفت تا اینکه ارزش فرصت و معیارهای ارزشم بهگونهای تغییر کرد که درآمدزایی از نشر کتاب دیگر گزینه توجیهپذیری برایم نیست و از این رو اکنون کتابها را آزاد و رایگان منتشر میکنم.
از همه این مسایل که بگذریم، هدفم ارائه نمونهای جالب از برهمکنشها بود: به ازای هر کتاب تازهای که منتشر میکردم فروش دیگر کتابها از ۵ تا ۱۵ درصد افزایش پیدا میکرد! یکی از کتابها را در نظر بگیرید و تصور کنید پروژه بزرگیست که صدها نفر در آن فعالیت میکنند. آیا میتوانیم ارزش این پروژه را تنها درون مرزهای پروژه ارزیابی و درک کنیم یا نیاز است دیدی کلان و همهجانبه در سطح سازمان داشته باشیم؟