تفویض اختیار
وقتی افراد قدرت تصمیمگیری داشته باشند بیشتر مشارکت و همکاری میکنند. از این رو، نیاز است که سیستم تفویض اختیار مناسبی در پروژه داشت. متدولوژی پرینس۲ ساختار جالب و مناسبی برای این منظور دارد: چندین سطح تصمیمگیری در پروژه وجود دارد و هر سطح اختیار تصمیمگیری ویژه خود را دارد. برای این منظور حدی از اثر تصمیم بر زمان، هزینه، کیفیت، ریسک و منافع برای هر سطح در نظر گرفته میشود. اگر اثر از حد تعیین شده پایینتر باشد، افراد سطح بالاتر نباید در تصمیمگیری دخالت کنند، و اگر اثر بزرگتر باشد، باید تصمیم را به سطح بالاتر فرستاد.
در یکی از پروژهها پیچیدگیهای ویژهای در سازه بتنی وجود داشت. برای به پایان رساندن بهنگام پروژه نیاز بود که بتنریزیها بسیار بهینه انجام شوند. یکبار که برای بازدید به پروژه رفته بودم دیدم که همه قالبهای بتن بسته شده، آماده بتنریزیاند. در آن پروژه انتظار داشتیم که بتنریزی بیدرنگ انجام شود تا قالبها در زودترین زمان ممکن آزاد شده، در ناحیه بعدی بهکار گرفته شوند. با این حال، اثری از بتنریزی نبود. وقتی پرسیدم، به من گفتند که قالبها سه روز پیش بسته شدهاند، ولی نمیتوانند بتنریزی کنند چون نیاز به مصالح تکمیلی سادهای دارند که فعلا در کارگاه موجود نیست.
مدیر پروژه، که در کارگاه مستقر بود، اختیار خرید مصالح نداشت و باید درخواست را به دفتر مرکزی میفرستاد و در این باره هم درخواست دیر فرستاده شده بود و هم دفتر مرکزی تاخیر داشت. وقتی درباره قیمت آن مصالح پرسیدم، متوجه شدم که بسیار ارزان است؛ معادل قیمت ده پیتزا برای بتنریزی آن محدوده (به دلیل تغییر شدید ارزش ریال، از «پیتزا» به عنوان واحد مالی استفاده خواهم کرد!) بااینکه هزینه هر روز تاخیر در پروژه حدود هزار پیتزا بود. از جیبم پولی معادل بیست پیتزا درآوردم و به مدیر پروژه دادم که کسی را برای خرید آن مصالح به شهر بفرستد. به من گفت «ولی شاید شرکت پولت را پس ندهد» و پاسخ من این بود که «اگر شرکت آنقدر بیمنطق باشد، ترجیح میدهم همکاریام را با آن متوقف کنم.»
اگر مدیر پروژه یا هر فرد دیگری بهاندازه اختیار نداشته باشد، کارها به خوبی پیش نخواهند رفت.