پذیرش مدیر پروژههای غیرفنی
اگر استدلال بخش پیشین برایتان پذیرفتنی باشد، باز هم دو چالش کلان در عمل وجود خواهد داشت. نخستین چالش این است که بسیاری از کسانی که در پروژهها کار میکنند مدیر پروژهای که مهارت فنی نداشته باشد را نمیپذیرند. اگر چنین مدیر پروژهای باشید، باید در نظر داشته باشید که ریشه دشواری این است که این افراد چهبسا هیچگاه مدیر پروژه واقعی ندیدهاند. همه مدیر پروژههایی که داشتهاند متخصصهای ارشدی بودهاند که تصمیمگیریهای کلان فنی بر دوششان بوده است و بهجای کل تیم برنامهریزی میکردهاند. قاعدتا برای انجام چنین کاری باید مهارت فنی داشت و از این روست که گمان میکنند فردی غیرفنی نمیتواند پروژهشان را مدیریت کند.
راهکار این است که از آغاز با شفافیت مسئله را برایشان روشن کنید. توضیح دهید که قرار نیست برایشان تصمیمگیریهای فنی انجام دهید، بلکه نقشتان پشتیبانی از تیم پروژه و فراهم کردن فضای کاری مناسب است. بیگمان سخن گفتن در این باره کافی نیست و نیاز است که هر چه زودتر آن را در عمل به تیم نشان دهید تا بتوانید اعتمادشان را جلب کنید. اگر این کار را بهدرستی انجام دهید، پس از چند هفته تا چند ماه پذیرفته خواهید شد.
زمانی یکی از بهترین مدیر پروژههایی که میشناختم برای مدیریت پروژهای نرمافزاری انتخاب شد و اعضای تیم کاملا در برابرش جبههگیری کرده بودند زیرا او همیشه در پروژههای سازمانی کار کرده بود. در آغاز کار آنچه در بالا گفته شد را به اعضای تیم توضیح دادم و از همگی خواهش کردم که به او فرصتی دهند که پروژه را مدیریت کند و بدون پیشداوری برخورد کنند. هنگامی که پس از دو هفته به پروژه برگشتم و از افراد جویای حال شدم، همگی ابراز خرسندی کردند و گفتند که گمان نمیکردند که کار کردن در پروژه بتواند تا این اندازه ساده و خوشآیند باشد! یکی از اعضای تیم گفت که نگران است چگونه پس از پایان این پروژه به وضعیت رایج برگردد و بدون کمک چنین مدیر پروژهای کار کند.