درک مسایل فنی
اگر انتظارمان از مدیر پروژه پشتیبانی و تسهیلگری غیرفنی باشد، قاعدتا بسیاری از این افراد اطلاعات فنی کافی برای برنامهریزی و کنترل پروژه یا تصمیمگیریهای کلان فنی نخواهند داشت. از این رو، بهجای اینکه شخصا چنین کارهایی را انجام دهند، باید از اعضای تیم پروژه کمک بگیرند. باید با مهارتی که در برنامهریزی، تسهیلگری و سایر موارد مدیریتی دارند به این افراد کمک کنند تا خودشان پروژه را به شکل مناسب بسازند. منظور از مدیریت پروژه واقعی این است.
آیا به نظرتان مدیر پروژه باید اطلاعات فنی داشته باشد؟
سه پاسخ برای این پرسش ممکن است:
- بله، مدیر پروژه باید اطلاعات فنی داشته باشد.
- الزامی نیست که مدیر پروژه اطلاعات فنی داشته باشد، ولی اگر داشته باشد شاید بهتر باشد.
- خیر، بهتر است که مدیر پروژه اطلاعات فنی نداشته باشد.
نخستین پاسخ رویکردی سنتیست که چهبسا در بسیاری از سازمانها دیده باشید. این رویکرد محدود به ایران هم نیست و در همه کشورها وجود دارد.
رویکرد دوم کمابیش نوین و بااینهمه کمی محافظهکارانه است. این رویکرد با آنچه تاکنون گفته شد هماهنگ است و میتوان گفت که PMI هم چنین دیدگاهی دارد.
سومین پاسخ رویکردی کاملا پیشروست که درکش برای بسیاری از افراد چالشبرانگیز است. گروهی، ازجمله من، از آن طرفداری میکنند.
فرض کنید مدیر پروژهای هستید که در جنبههای فنیاش نیز تخصص دارید. اگر ببینید که کاری که تیم پروژه انجام داده است از نظر فنی ایدهآل نیست چه میکنید؟ آیا میتوانید جلوی خود را بگیرید و وارد مسایل فنی نشوید؟ بیشتر افراد نمیتوانند و بیشتر و بیشتر درگیر کارهای فنی پروژه میشوند. در پایان، مسئله چنان گسترده میشود که در عمل آن فرد نقش یک متخصص ارشد را بازی میکند و سمت مدیر پروژه به حال خود رها میشود. وقتی از این زاویه به مسئله نگاه کنیم روشن میشود که بهتر است آن فرد را وادار به پذیرفتن سمت مدیریتی نکنیم تا کاری که برایش جذابتر است را انجام دهد (نکتهای که پیشتر مطرح شد) و فردی قابل برای هماهنگیها و تسهیلگریهای پروژه انتخاب کرده، به سمت مدیر پروژه منصوب کنیم.
اگر مدیر پروژه در مسایل فنی پروژه خبره نباشد، چالشی که گفته شد به وجود نخواهد آمد و آن فرد بهسادگی میتواند بر جنبههای مدیریتی تمرکز کند. از این روست که برخی رویکرد سوم را ترجیح میدهند.