روش های محاسبه تاخیر مجاز
۱۳۹۱/۷/۸
خیلیها از من میپرسن که روشهای متفاوتی برای محاسبه تاخیر مجاز وجود داره یا نه. برای همین اینجا به روشها اشاره میکنم. البته الان دارم یه ایبوک درباره محاسبه تاخیر مجاز مینویسم که اون هم به زودی تموم میشه.
شیوه محاسبه تاخیر مجاز رو همیشه میشه تو یکی از این چهار گروه قرار داد:
- روشهای سرانگشتی: تو این روشها یا از برنامه زمانبندی استفاده نمیشه، یا اگر هم بشه خیلی استفاده محدودیه و جنبه محاسباتی نداره. میشه با اصلاحات پمباک اینطوری گفت که به جای «مدل زمانبندی» از «زمانبندی» استفاده میکنه. روشهای این خانواده خیلی تنوع دارن و خیلیهاشون هم ابتکاری هستن. از این روشها عموما قدیم استفاده میشد که نرمافزارهای برنامهریزی وجود نداشتن و نمیشد محاسبات کاملتر و پیچیدهتر رو انجام داد. الان دیگه زیاد پذیرفته شده نیست که اینطوری تاخیرها رو محاسبه کنین.
- روشهای افزاینده با الگوی ثابت: این همون روشیه که معمولا استفاده میکنیم. عوامل تاخیر رو به نسخه اولیه برنامه زمانبندی اضافه میکنیم و نگاه میکنیم که ببینیم تاریخ پایان چقدر عوض شده. مقداری که عوض شده باشه میشه تاخیر مجاز. امتیاز این روش به اینه که اطلاعات ورودی خیلی کمی میخواد و اگه برنامه زمانبندی هم درست و حسابی باشه دوباره کاری برای تهیه برنامه نداریم.
- روشهای کاهنده با الگوی ثابت: تو این روش کار یه مقدار برعکسه. به جای اینکه از نسخه واقعی نشده اولیه برنامه استفاده کنیم و عوامل تاخیر رو بهش اضافه کنیم، نسخه واقعی شده برنامه رو برمیداریم و عوامل تاخیر رو ازش کم میکنیم. هرچقدر که مدت زمان پروژه کم بشه میشه تاخیر مجازمون. برای اینکه بتونیم این کارها رو بکنیم باید یه مدل زمانبندی بازسازی شده برای برنامه واقعی بسازیم که کار زیاد سادهای هم نیست. امتیازش نسبت به قبلی تو اینه که عوامل تاخیر رو تو بستری کمابیش نزدیکتر به بستر واقعیشون در نظر میگیره. مثلا یه عامل تاخیر ممکنه تو سناریوی اولیه برنامهریزی به شکل خاصی تاثیر بذاره، ولی تو شرایط واقعی پیمانکار تاثیرش بیشتر یا کمتر باشه. این روش اون بیشتر و کمتر بودنها رو تا حد زیادی در نظر میگیره.
- روشهای افزاینده یا کاهنده با الگوی متغیر: تو این روشها به جای اینکه از یه نسخه زمانبندی استفاده کنیم، تاخیر رو برای برشهای زمانی متعددی حساب میکنیم. تو هر برش از برنامهای استفاده میکنیم که برای همون تاریخ واقعی شده و عوامل تاخیر همون دوره رو هم به شیوه افزایشی یا کاهشی توش وارد میکنیم و در نهایت نتایج رو به شیوهای مناسب با هم ترکیب میکنیم. امتیاز این روش تو اینه که عوامل تاخیر رو با نهایت دقت تو بستر واقعیش محاسبه میکنه. کلا هم در حال حاضر کاملترین روشه. فقط مشکلش اینه که خیلی داده اولیه زیاد لازم داره و محاسبهش هم خیلی وقت میگیره.
کلا به نظر من بهترین روش برای پروژههای ایرانی روش افزاینده با الگوی ثابته، چون هم نیازش به داده اولیه کمتره، هم سادهتر انجام میشه (فراموش نکنین که این محاسبات رو مشاور و کارفرما هم قراره تکرار کنن) و در نهایت اینکه هر مشاور و کارفرمایی هم میپذیرتش، در حالی که ممکنه روشهای دیگه براشون عجیب باشه.