اثر هاله نور در مدیریت پروژه
تا حالا اصطلاح Halo Effect رو شنیدین؟ میشه ترجمهش کرد به اثر هاله نور.
قبلش یه سوال میپرسم. به نظر شما مدیر پروژه چه تخصصیهایی باید داشته باشه؟
جواب خیلی سادهس، تخصص در مدیری پروژه؛ همین.
کسی میتونه مدیر پروژه باشه که در مدیریت پروژه تخصص داشته باشه. سادهتر از این؟
تخصص فنی تو حوزه پروژه چطور؟ خوب، اگه باشه بهتره، ولی نبود هم نبود. مثلا اگه پروژه ساختمانیه، اجباری نیست که مدیر پروژه متخصص ساخت و ساز باشه، ولی حتما باید مدیریت پروژه بدونه.
این میشه گرایش PMI و همه سیستمهای حرفهای دیگهای که من تا حالا دیدم.
حالا مشکل چیه؛ مشکل در اینه که اکثرا فکر میکنن اگه کسی تو حوزه کاری پروژه تخصص داشته باشه میتونه مدیر پروژه باشه. مدیر پروژه از نظر خیلیها متخصصترین کارشناس حوزه کاری پروژهس. به این میگن Halo Effect.
این Halo Effect مدیریت پروژه رو به شدت دست کم میگیره. انگار پروژه به جز مسایل فنی مسئله دیگهای نداره؛ انگار نه انگار که باید مجموعه بزرگ و موثری از کارهای مدیریتی هم توی اون انجام بشه و این کار نیاز به متخصص مدیریت و به طور خاص، متخصص مدیریت پروژه داره.
کسی به عنوان کارشناس خیلی موفقه، میکننش مدیر پروژه. این آدم اگه استعداد داشته باشه به تدریج قسمتی از مهارتهای مدیریت پروژه رو یاد میگیره و بعد از اینکه چنتا پروژه رو چندان موفق پیش نبره، به تدریج موفقتر میشه. البته خیلیها هم چنین پیشرفتی نمیکنن و یا همچنان پروژهها رو خراب میکنن یا دیگه سمت مدیریت پروژهای نمیگیرن. این ماجرا یه چیزیش با همه تجربههای ما فرق داره. وقتی میخوایم یه کسی رو مثلا سرپرست بتنریزی کنیم اون رو میذاریم که کارش رو شروع کنه و به تدریج کار یاد بگیره؟ یا اینکه کسی رو انتخاب میکنیم که تحصیلات مرتبطی داشته باشه؟ چرا تو مدیریت پروژه اینطوری نیست؟
البته و صد البته مدیریت پروژه هنوز حوزه بالغی نیست. ولی مسئله مهمی هم وجود داره. فرض کنین مثلا مهندس عمران هستین (لیسانس) و یه درس راهسازی هم گذروندین. حالا بهتون یه مسئولیت راهسازی میدن. شما باشین چیکار میکنین؟ من باشم سریع میرم چنتا کتاب در این زمینه پیدا میکنم و سعی میکنم اطلاعاتم رو بیشتر از اون چیزی که بوده بکنم، چون راهسازی تو لیسانس عمران جزو درسهای اصلی نیست و اطلاعاتم فقط زیربناییه. حالا فرض کنین برای مدیریت پروژه هم هیچ جایی زمینه تحصیلی کاملی وجود نداشته باشه. وقتی کسی مدیر پروژه میشه باید چیکار کنه؟ به نظر من حتما باید منابعی که در مورد مدیریت پروژه وجود داره رو بگیره و مطالعه کنه، و با ترکیب این دانش، استعدادهایی که داره و تجربیاتی که به دست میاره تبدیل بشه به مدیر پروژهای حرفهای. ولی متاسفانه این کار معمولا انجام نمیشه.
Halo Effect خیلی جاها وجود داره. یه چیزیه نزدیک به اونی که تو فارسی میگیم فرافکنی. کسی تو یه حوزه کاری وارده، اونوقت فکر میکنیم که تو چیزهای دیگه هم تخصص داره. مثلا یه نفر برنامهنویس خیلی خوبیه، بعد فکر میکنیم اگه عکاسی کنه عکاس خیلی خوبی هم خواهد بود، بدون اینکه عکاسی اون آدم رو بررسی کنیم. انگار وقتی کسی تو یه حوزه خوب بود، هالهای از نور (halo) اون رو احاطه میکنه و باعث میشه که به همه چیزهای دیگه هم مسلط باشه.