تحلیل پیشرفت
خیلی وقتا وضعیت پروژه رو اونطوری تعبیر میکنیم که دلمون میخواد، یا اونطوری که به نظر میاد، نه اونطوری که هست. این نمودار رو ببینین:
فرض کنین این نمودار رو جلسهای ارائه شده. حالا قطعا کسایی پیدا میشن (عمدتا تو تشکیلات پیمانکار) که بگن “به به، این دو ماه اخیر پیشرفت پیمانکار خیلی بیشتر شده، نشون میده که وضعشون داره بهتر میشه”.
نظرتون چیه؟
یه بار باید برگردیم عقب. پیشرفت واقعی از کجا اومده؟
یه عددیه که کاملا وابستس به ضرایب وزنی. حالا اگه الان نوبت اجرا به فعالیتهایی رسیده باشه که ضریب وزنیاشون خیلی بالا باشه و زمان اجراشون کوتاه، پیشرفت فیزیکی یه دفعهای رشد میکنه.
حالا الان باید چیکار کنیم؟
خوب قطعا میشه رفت لیست فعالیتها و ضرایبشون و پیشرفتاشون رو نگاه کرد و دید که پیشرفت از کجا اومده. ولی قبل اون خیلی کارهای دیگه هم میشه با همین یه دونه نمودار کرد. به خصوص که ممکنه تو جلسه به اطلاعات تفصیلی دسترسی نداشته باشیم. اولیش اینه که نمودار پیشرفت برنامهریزی شده رو نگاه کنیم. برای اون چه اتفاقی افتاده؟ با یه شیبی جلو رفته، بعد یه دفعهای شیبش زیاد شده. این اتفاق به احتمال زیاد به این معنیه که فعالیتهایی با وزن زیاد و تو زمان کم تو اون موقع بودن. ممکنه الان تو واقعیت هم به همون حد رسیده باشیم؟
بیاین یه کم نمودار رو خط خطی کنیم:
دوتا خط کشیدم، یکی از نقطه عطف به سمت چپ (سبز) و یکی دیگه از آخرین پیشرفت واقعی به سمت چپ (نارنجی). از محل برخورد هر خط با هر نمودار هم فلشی همرنگ خودش کشیدم آوردم پایین.
نقطه عطف واقعی ماه 9 بوده و برنامهریزی شده ماه 5. اینا هردو حدود 25٪ پیشرفت هستن. یعنی برنامهریزی وقتی به 25٪ رسیده، یه دفعهای شدت گرفته. واقعی هم وقتی به 25٪ رسیده شدت گرفته. پس به احتمال زیاد ماجرا به همون ضرایب وزنی بالای کارهای کوتاه برمیگرده.
تو ماه 9 کاری رو انجام دادیم که قرار بوده ماه 5 انجام بشه. پس SPIt پروژه در اون تاریخ میشه 56٪ (حاصل تقسیم این دوتا). وقتی کار 5 ماهه رو تو 9 ماه انجام دادیم، احتمالا کل کار که 12 ماه بوده رو هم تو 21 ماه انجام میدیم (نسبت بین اعدادی که گفتم، یا 12 تقسیم بر SPIt).
حالا ماه 11 اوضاع چطوره؟ تو ماه 11 کاری رو انجام دادیم که حدودا لازم بوده بعد از 6.5 ماه انجام بدیم. پس SPIt میشه 59٪. مدت احتمالی پروژه هم با این مقدار میشه 20 ماه.
همونطوری که دیدین وضعیتی که تو این دوتا تاریخ برآورد میشه تفاوت چندانی با هم ندارن. SPIt از 56٪ رسیده به 59٪، که بهتره، ولی خیلی جزئی. مدت احتمالی پایان هم از 21 ماه رسیده به 20 ماه، که باز تفاوت زیادی نیست (میشه حدود 5٪ مدت زمان تخمینی).
پس، با وجود اینکه به نظر میاد وضع پروژه بهتر شده، بهتر نشده.
البته برای اینکه وضعیت دقیق رو متوجه بشیم باید به برنامه هم مراجعه کنیم. چیزی که اینجا مثال زدم فقط یه حدسه. مثلا یه دلیل دیگه میتونه افزایش جبهههای کاری یا الزامِ کاری باشه. یعنی مثلا قبلا 100 نفر تو کارگاه کار میکردن، و این مقدار 80 نفر کمتر از مقدار لازم بوده. بعد از یه مدتی الزام کارگاه طوری شده که میبایست 100 نفر دیگه به نیروهای کاری اضافه بشه، ولی فقط 40 نفر اضافه کردن. با اینکه 40 نفر اضافه کردن، کمبود نیرو از 80 نفر رسیده به 140 نفر. ظاهرش خوبه، ولی وقتی مقایسه میکنیم خوب نیست.