پروفایل برنامه‌ریزی و کنترل پروژه
نادر خرمی راد

مدیریت پروژه فازی، برنامه‌ریزی فازی، کنترل پروژه فازی و از این‌جور چیزا

تا حالا عده به نسبت زیادی در مورد کاربرد منطق فازی تو مدیریت پروژه باهام مشورت کردن؛ ظاهرا پروژه‌های دانشجویی زیادی تو این حوزه تعریف شده.

من تخصص فوق‌لیسانسم فلسفه منطق و به طور خاص‌تر منطق‌های چندارزشی و فازی بوده (فوق لیسانس من فلسفه علمه). البته یه تفاوت بزرگ بین من و بقیه کسایی که در این مورد کار کردن و پایان‌نامه نوشتن وجود داره؛ من تقریبا می‌شه گفت با منطق فازی مخالفم. تو پایان‌نامم یه سری دلایل شهودی و اثباتی منطقی آوردم و نشون دادم که منطق‌های چندارزشی و فازی با منطبق دو ارزشی معادل می‌شن. اشتباهی که وجود داره اینه که بعضی‌ها فکر می‌کنن منطق فازی می‌تونه کارهایی انجام بده که منطق دو ارزشی نمی‌تونه انجام بده یا به اون خوبی انجام نمی‌ده. این طرز فکر اکیدا غلطه. شاهدش هم اینه که تمام برنامه‌های فازی دارن تو کامپیوترهای باینری اجرا می‌شن، یعنی اون کاری که قراره منطق فازی انجام بده عملا تبدیل می‌شه به منطق دو ارزشی کلاسیک و به اون ترتیب انجام می‌شه.

منظور من اینه که منطق فازی به درد نمی‌خوره؟ نه کاملا؛ یه ابزاره، برای کسی که می‌خواد مدل‌سازی کنه. اگه راحت‌تر باشه، از اون استفاده کنه بهتره. من خودم ترجیح می‌دم منطق‌ام هسته کوچکی داشته باشه و برای همین هم منطق دو ارزشی رو ترجیح میدم. البته یه تئوری دیگه هم دارم و اون اینه که منطق دو ارزشی کاملا برعکسِ تبلیغاتی که می‌شه، خیلی به شهود انسان نزدیک‌تره.

در مورد کاربرد منطق فازی تو مدیریت پروژه، ماجرایی که وجود داره اینه که تئوری‌های شما از سطح سیستم دوره (و باید باشه) و در نتیجه به نظر من نباید در بند منطق باشین. تئوری‌ها کامل می‌شن، بعد بر اساس اون‌ها نرم‌افزارهایی تهیه می‌شن. شاید یکی نرم‌افزاری که می‌نویسه رو با منطق دو ارزشی بنویسه و یکی دیگه با منطق فازی‌ای بنویسه که بعدا تبدیل به منطق دو ارزشی می‌شه؛ به هر حال فرقی نداره. این‌که فکر کنیم منطقی که استفاده می‌کنیم قراره رو تئوری ما اثر بذاره، اشتباه بی اندازه بزرگیه.

آخرین حرفم اینه که دم زدن از منطق فازی یه جور مده. البته یه مقدار داریم از دوره اوجش فاصله می‌گیریم، ولی به هر حال هست. کسایی که تو رشته برق هستن بیشتر از همه آلوده این مد شدن و رشته‌های دیگه‌ای مثل مدیریت هم بی‌نصیب نمونده. اگه می‌خواین علمی و عملی پیش‌برین، هیچ کاری به این چیزا نباید داشته باشین؛ اگه دنبال موفقیت‌های اجتماعی خاصی هستین، می‌تونین برین سراغش، چون احتمالا وجهه خوبی داره. تو حالت دوم باندبازی و اینطور چیزا رو هم فراموش نکنین.